روزنامچه فجر ۳ : یک فیلم هندی با مایههای جکیچان، در جشنواره فجر!
تاریخ انتشار: ۱۴ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۲۹۶۷۷۳
قهرمان فیلم لایههای دروغ، یک آتشنشان است که برای نجات همسرش، با گروه خلافکاران درمیافتد. اما مهمتر از کیفیت افتضاح فیلم، محتوای ضد وطنی آن است که ایران را بهشت تبهکاران نشان میدهد!!
سرویس فرهنگ و هنر مشرق - در روز سوم، سالن اصلی جشنواره به دلیل فیلم لایههای دروغ که معلوم نیست چطور وارد جشنواره شده، ملتهب شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فیلمهای نمایشیافته در روز سوم در سالن اصحاب رسانه (برج میلاد) :
برف آخر/ امیرحسین عسگری
لایههای دروغ/ رامین سهراب
گرگبازی
برف آخر/ امیرحسین عسگری/ ** (متوسط)
خلاصه داستان: یوسف (امین حیایی) دکتر دامپزشک و علاقمند به گاوها است. او به زنی به نام رعنا (لادن مستوفی) که در محیط زیست کار میکند، علاقمند میشود. اما رعنا، علاقمند به گرگها است...
دومین ساختۀ امیرحسین عسگری، مانند فیلم اولش بدون مرز (۱۳۹۳) (که جایزۀ نگاه نو در جشنواره سیوسوم را برد)، فیلم چشمنواز و خوشساختی است. ایراد مهم فیلم، ریتم نسبتاً کند آن است که حوصلۀ عموم مخاطبان را سر میبرد. همچنین اطلاعات فیلم که به طور مینیمالیستی داده میشود. محیط این قصۀ عجیب هم به مدد غرایب فیلم میآید. اما اگر حوصله کرده و فیلم را تا آخر تماشا کنید، به کشش درونی آن، پی خواهید برد.
آنطور که کارگردان در نشست مطبوعاتی مطرح کرد ایدۀ فیلمنامه، از داستان جلالآباد نوشتۀ آقای صالح علاء است. در تیتراژ فیلم هم ذکر شده که با نگاهی به داستان جلالآباد از محمد صالح علاء. این داستان نخستین مرتبه در ماهنامه همشهری داستان منتشر گشته و سپس در کتاب «اجازه میدهید گاهی خواب شما را ببینم؟» به چاپ رسیده است. متن این داستان کوتاه را میتوانید در اینجا بخوانید. تم داستان، ماجرای یک دامپزشک است که قصد دارد به یک گرگ زخمی، کمک کند اما گاوها که از گرگ میترسند، ناگهان میرمند و دامپزشک را زیر پاهایشان خرد میکنند.
برف آخر، فیلمی با کشش درونی است (بر خلاف فیلم بعدی امروز ــ لایههای دروغ ــ که فیلمی با کشش بیرونی و البته توخالی است). جناب عسگری که فیلمنامه را به همراه امیرمحمد عبدی و سید حسن حسینی به سرانجام رسانده، نقد ظریفی به فمینیسم حاکم بر جامعه دارد. رعنا (لادن مستوفی) محیطبان فیلم، حامی گرگها است و یوسف (امین حیایی) طرفدار دامها و گاوها. لذا گاهی با اسلحه، مخفیانه گرگها را شکار میکند. از قضا رعنا یکی از گرگهای تیر خورده را به نزدش میآورد تا مداوا کند، بیآنکه بداند یوسف خودش ضارب بوده است. گناه شلیک به گرگها را خلیل (مجید صالحی) به گردن میگیرد. چون میخواهد دلش را خنک کند. او میپندارد که دختر فراریاش را گرگها خوردهاند.
نام شخصیتها نمادین هستند، اما نه نمادپردازی با نیت شوم و پلید. یوسف از گرگها کراهت دارد. در قرآن نیز گمشدن حضرت یوسف به گردن گرگ انداخته میشود. از طرفی یک آتشسوزی در بکگراند قصۀ فیلم هست که به سبب حملۀ گرگها به گاوداری رخ داده و یوسف و خلیل برای نجات گاوها خودشان را به آتش میزنند. لذا برای همکار یوسف، نام خلیل انتخاب شده (مجید صالحی). یوسف در این دو سال که از زمان آتشسوزی گذشته، جراحت سوختگی را با خود حمل میکند. نیمی از بدن او سوخته است. تماشای سوختگی و گریم خاص آن در فیلم، از لحظات جالب توجه در این اثر است. در نشست خبری، جناب کارگردان به این نماد پردازیها اشاره کرد.
بازی امین حیایی، خوب و چشمگیر است. دیالوگهای او، اندک هستند و عمده حس او از طریق چهره منتقل میشود. شخصیت یوسف، زخمخوردۀ گرگها است. همسرش بعد از سوختگی، او را رها کرده و حالا یوسف به یک زن حامی گرگ، علاقمند شده است. اما بعد از اعتراف، رعنا از او منزجر میشود و یوسف به دنبال او میرود و در برف گیر میافتد و گرگی به کمک آمده و راه را نشانش میدهد.
اگر حوصله کنید، فیلم برف آخر را میتوان چند بار تماشا کرد.
یک فیلم هندی با چاشنی جکیچان
لایههای دروغ/ رامین سهراب/ · (بیارزش)
خلاصه داستانِ رسمی فیلم: سام، آتشنشان داوطلب جوانی است که برای رهایی خود از کابوسی سی ساله در تلاش است به مردم گرفتار در حوادث مختلف کمک کند. او به فنلاند میرود اما در بازگشت به اتفاق همسرش، دچار مشکلاتی میشود.
لایههای دروغ، یک فیلم هندی است با یک داستان سر هم بندیشده و مقداری زد و خورد از نوع جکیچان، که معلوم نیست چطور به جشنواره فجر راه یافته است. این فیلم نه تنها وهن جشنواره فجر، بلکه وهن سینمای ما و مخصوصاً اینکه یک فیلم ضد ایران است. متأسفانه بنیاد فارابی حدود ۵۰۰ میلیون تومان در فیلم مشارکت کرده (بنا به گفته یکی از بازیگران فیلم). و این نیز از خرابکاریهای مدیران قبلی فارابی است که حالا علن میشود.
هیئت انتخاب که اکثرشان مانند اسفندیار شهیدی و اسماعیل بنیاردلان، مجید شاهحسینی، حسین زندباف و بهروز افخمی، مدرس سینما و حتی استاد دانشگاه هستند، این فیلم را حمایت کردهاند. بنده به پنج نفر از این افراد زنگ زدم و برای دو نفر دیگر (محمدحسین نیرومند و پوران درخشنده) پیام گذاشتم. اما فقط دکتر بنیاردلان و آقای حسین زندباف، با جرأت اعلام کردند که به این فیلم رأی داده و آن را برای جشنواره انتخاب کردهاند. آقای افخمی نیز گفت که فقط نیم ساعت اول فیلم را دیده و از سالن خارج شده و به آن رأی نداده است. در بازگشت، متوجه میشود که فیلم، رأی کافی را آورده است. سه نفر هم گفتند که فیلم با لابی کردن به جشنواره نیامده و محصول رأی هیئت انتخاب است.
قهرمان فیلمِ لایههای دروغ، یک آتشنشان است که برای نجات همسرش، با گروه خلافکاران درمیافتد. اما مهمتر از کیفیت افتضاح فیلم، محتوای ضد وطنی آن است که ایران را بهشت تبهکاران نشان میدهد!! اینجانب همین سؤال را در کنفرانس خبری از کارگردان پرسیدم. تهیه کنندۀ فیلم به نام محسن صرافی سعی کرد که به آن جواب دهد اما پاسخ او در واقع تأکیدی بر نقطه نظر راقم بود. اینکه ما سعی کردیم ایران را زیبا نشان دهیم. بله، شما ایران را زیبا نشان دادید، و البته مکان امنی برای دزدان و قاچاقچیان!
کارگردان به نام رامین سهراب، بازیگر نقش اول فیلم هم هست و یک بزن بهادر که تمام صحنههای اکشن را خودش انجام داده است. او ادعا دارد که بعد از سی و چند سال، از فنلاند به ایران بازگشته تا ژانر اکشن را در سینمای ایران زنده کند! اما یک مغروق چطور میتواند دیگران را نجات دهد. این فیلم برای گیشه ساخته شده، اما به زحمت صد میلیون تومان در سینما خواهد فروخت.
نوشتن بیش از این برای این فیلم بیارزش، هدر دادن وقت و عمر نگارنده و خوانندگان است.
**امیر اهوارکی
منبع: مشرق
کلیدواژه: بازار خودرو جشنواره فجر بورس قیمت بنیاد فارابی مجید صالحی امین حیایی جشنواره فجر روزنامچه فجر فیلم لایه های دروغ فیلم برف آخر خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت لایه های دروغ برف آخر یک فیلم گرگ ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۲۹۶۷۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بازخورد مثبت و اعتماد دانش آموزانم مایه آرامش من است
خبرگزاری مهر_ گروه جامعه؛ روز معلم که میشود همه ما به یاد معلمانمان میافتیم؛ خانوادهها از معلمان فرزندانشان تقدیر میکنند؛ مدیران مدارس برای معلمان خود هدایایی در نظر میگیرند و آموزش و پرورش در هر استان و شهر هم سعی دارد هر ساله به مناسبت روز معلم از معلمان نمونه خود تقدیر کند.
در این میان اما معلمانی هستند که بدون چشم داشتی، بدون آنکه از تدریس و زحماتشان کسی تقدیری داشته باشد؛ همچنان معلمی را با شوق و علاقه ادامه میدهند.
به بهانه روز زیبای معلم تلاش میکنیم در چند مصاحبه با تعدادی از این معلمان گفتوگو داشته باشیم.
بخشی از این معلمان معلمان حقالتدریسی هستند؛ اگر چه وزارت آموزش و پرورش بر استفاده از نیروهای رسمی تحت عنوان اضافه کار یا خدمت مجدد نیروهای بازنشسته تاکید دارد؛ با این حال وضعیت کمبود معلم در برخی شهرها طوری است که معلمان حقالتدریسی همچنان بخشی از بار آموزش را به عهده دارند.
وضعیت معلمان غیررسمی در مدارس غیردولتی مدتی است که با سایت مشارکتها، کمی بهبود پیدا کرده است اما وضعیت معلمان حقالتدریسی کاملاً بسته به شرایط، میزان ساعات کاری و انصاف مدیر یا هیئت امنای مدرسه است.
عشق به معلمی ما را به مدرسه میکشاند
یکی از این معلمان حقالتدریسی، زینب ویسی پور است که در مدارس راهنمایی استان لرستان شهرستان کوهدشت فعالیت میکند. ویسی پور البته میگوید معلمی را برای عشق به تدریس و ثواب آموزگاری دوست دارد. او میگوید اگر عشق به معلمی نباشد؛ معلمان حقالتدریسی اصلاً قادر به کار نیستند.
ویسی پور میگوید: نزدیک ۱۳ سال است که به عنوان معلم حق التدریس در مدارس شهرستان کوهدشت تدریس میکنم. اولین بار تدریس را به عنوان یک معلم قرآن در مسجد شروع کردم؛ پس از آن در مدرسه به صورت حق التدریس درسهای دینی قرآن و عربی را تدریس کردم.
با اینکه سالها از تدریس من میگذرد اما با برخی از دانشآموزانم در سالهای اول تدریس هنوز در ارتباط هستم.
معلمی را هیچگاه به عنوان یک شغل نگاه نکردم
ویسی پور معتقد است معلمی حق التدریسی را نمیتوان شغل ثابتی در نظر گرفت؛ و میگوید: برای ما که حق التدریس هستیم اگر علاقهای نباشد اصلاً نمیتوانیم معلم باشیم. ما واقعاً دلی تدریس میکنیم و چون من هم قرآن و دینی تدریس میکنم برایم دو برابر ارزشمند است.
بهترین و بدترین خاطره معلمی
بهترین خاطره من از تدریس در آموزش و پرورش ۳ سال پیش رقم خورد. یکی از شاگردانم که مدتی از وی خبر نداشتم با من تماس گرفت و گفت موفق به حفظ کل قرآن کریم شده است. این بهترین خبری بود که در تمام مدت فعالیتم به عنوان معلم شنیدم. از پیامی که او به من داد آنقدر ذوق زده شدم که همان لحظه با وی تماس گرفت اول به مادرش تبریک گفتم و بعد با خودش صحبت کردم. به خاطر دارم که خانوادهاش بسیار حامی وی بودند و او را تشویق به حفظ قرآن کردند.
بدترین خاطره من هم سال ۹۷ بود؛ یکی از دانش آموزانم به واسطه ارتباطی که با یک دوست نامحرم داشت با خانواده درگیری و مشاجره پیدا کرد؛ ناچار شدیم به این موضوع ورود کنیم و طوری عمل کنیم که نه دختر آسیبی ببیند و مشکلی هم برای سلامتی اعضای خانواده وی پیش بیاید و دختر هم تز خانه فرار نکند.
این دعواها و مشاجرات آنقدر شدید بود که جزئی از تلخترین خاطره معلمی من شد شکر خدا خطر جدی متوجه سلامتی دختر نشد اما آسیبهایی به دختر وارد آمد.
حقوقم بیشتر خرج رفت و آمد میشود اما برایم مهم نیست
نیروهای حق التدریس به لحاظ حقوق و مزایا واقعاً در مضیقه هستند و همانطور که گفتند اگر عشق به معلمی نباشد اصلاً حقوق چندانی نمیگیرند؛ برای شخص من هم مسائل مادی واقعاً از ابتدای فعالیتم مهم نبود و همین که به دانش آموزانم قرآن و معارف دینی یاد میدهم برایم ارزشمند است. نزدیک به ۱۳ سال است که اینطور عمل میکنم و گاهی حقوقم تنها خرج رفت و آمد و خورد و خوراکم در محل کار میشود.
بازخورد مثبت و اعتماد دانش آموزانم، مایه آرامش من است
تنها آرامش کار من همین درس دینی و عربی و قرآن و بازخورد مثبتی است که از دانش آموزانم میگیرم. دانش آموزانم آنچنان در کلاس با من ارتباط میگیرند که مسائل و مشکلات خانوادگی خود را هم با من مطرح میکنند.
همین چند روز قبل یکی از دانش آموزانم از من راهنمایی میخواست که به خواستگاری که با فلان شرایط داشته است چه جوابی بدهد. اینکه دانش آموزانم در این حد با من راحت هستند و به من اعتماد دارند برایم ارزشمند است امیدوارم که لایق این اعتماد و لطف دانش آموزانم باشم.
کد خبر 6094953 علی قدمی